چرا نتایج مطلوبی از نظام آموزشی و پرورشی ایران به دست نمی آید؟
چرا نتایج مطلوبی از نظام آموزشی و پرورشی ایران به دست نمی آید؟
جامعه ایران با داشتن جمعیتی جوان و باهوش دارای پتانسیل های بالا برای تربیت نیرو های متخصص كارامد و بكار گیری آنها در مسیر توسعه علمی می باشد.
اما چرا با وجود برنامه ریزی های وسیع و صرف سرمایه های هنگفت ...ظاهرا نتایج مطلوبی حاصل نشده است؟ نادیده انگاشتن روحیه جستجو گری و خلاقیت در میان شهروندان هر جامعه از عوامل اصلی ایجاد عقب ماندگی علمی است، جامعه ی محروم از نیروهای خلاق و فكور به اجبار در وادی مصرف كنندگی صرف باقی مانده و در تقلای رشد و پیشرفت – همسان با جهان امروز - ناكام می ماند.نگارنده بعنوان یك معلم ریشه مشكل را در سیستم تعلیم و تربیت حاكم بر خانواده - آموزشگا ه جستجو می نماید، سیستم مذكور تا به حال نتوانسته نیروهایی پژوهشگر و صاحب اندیشه كافی را تحویل جامعه دهد. بلكه ثمره آموزش آن انباشت حجم عظیمی از اطلاعات در فرد بوده كه به مرور زمان كارآیی آن ها كمتر می گردد.
از طرفی برای دانش فرا گرفته شده عرصه ای نیست تا قادر باشد ان را به كار گرفته و تحولی علمی ایجاد نماید. راه بسوی رشد و پیشرفت جامعه با ایجاد تحولی نو درسیستم خانواده – آموزشگاه و تجلی این تحول در روحیه فرزندان این مرز و بوم ممكن می گردد. تعدادی از والدین امروزی – بسان دیروزی ها – فرزندانی آرام و بی دردسر را دوست دارند، لذا با روش های تربیتی آمرانه و دیكتاتور مآبانه سعی می كنند نسلی مطیع و رام بار بیاورند. فرزندانی آرام و متین كه هیچگاه شلوغ نمی كنند ، از سر كنجكاوی وسیله ای را خراب نمی نمایند و ...در قبال تمام اوامر والدین – حتی غیر منطقی – هیچ اعتراضی ندارند. آموزشگاه نیز از آنان فقط می خواهد در مدرسه خوب درس بخوانند، نمرات بالا كسب نمایند و دردسر ساز نباشند. چنین رویكردی حس خدایی جستجوگری را در آنان خواهد كشت و فرد را تبدیل به ماشینی خنثی و مطیع خواهد نمود.
ظاهرا هدف آموزش حركت بسوی كسب مدارج علمی بالاتر است كه نتیجه آن ورود نسلی تحصیل كرده به جامعه خواهد بود. اما این نیروی انسانی بالقوه نیرومند نخواهند توانست گره كور پیشرفت علمی جامعه را باز نماید. با كمی انصاف باید اذعان نمود كه امروزه محتوای كتب درسی وسیله ای برای سوق دادن روحیه دانش آموز به سوی تفكر انتقادی نسبت به جهان اطراف خویش است و سعی در تقویت عادت تحقیق و پژوهش در مخاطبان خویش دارد. اما حضور ایده های كهنه و دگماتیك در سیستم خانواده – آموزشگاه همچنان بعنوان مانعی بزرگ در تحقق این هدف خودنمایی می نماید. تغییر نگرش در اهداف آموزش و تربیت از سوی والدین – دبیران و نگاهی منطقی به مقوله ی علم – آنگونه كه جهان امروز آن را تعریف می نماید – راه عبور از این وضعیت سكون است. اگر چه انجام این عمل دشوار است و هزینه نیز خواهد داشت اما دستاورد آن پرورش نسلی تحصیلكرده پژوهش گر خواهد بود كه با صلابت ایمان و قدرت علم خواهد توانست پنجه در پنجه طبیعت انداخته ،قوانین آن را به چالش كشانده و خودش مولد و صاحب علم در جهان خویش گردد. شایسته نسل ایرانی فردا چنین است.
منبع: وب سایت بسوی آینده